.

آخرین مطالب

خیلی الان اسمان فرق کرده با اینکه اجر در چشمانم ریختند ولی باز هم فرق می کرد. اصلا باید ببینی و تعریف کنی. الان دوست دارم بروم بیرون.نشستم نزدیک پنجره. صدای در ابر ها را کشته و دیروز مهم تر از همه چیز، من باید می گفتم. 

سخت نگیر. نمی‌ارزد. حرف های عامه‌پسند روی سقف جای‌ش را می نویسد.پشت‌بام‌فرق‌داشت.من نزدیک شده بودم به هوا و اسمان و دختری هم نزدیکم بود که می خواست حرف بزند و دوست داشت بشنود و بگوید. می زد توی کله ای که کسی نمی دید و ویپ‌ش را هم از گردن در نمی‌آورد.گفت سیگار داری؟ دست کردم در کیف و بازی کردم و وینستون گلد درآوردم. اره نامرئی. وینستون گلد؟ خندیدن. من روی سقف دور بودم به تو شازده. ولی سلام فرستادم با یکی دو ابر روی زمین. 

۰۲/۰۹/۱۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی