شب بخیر اتش جان.
سه شنبه, ۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۱:۱۸ ب.ظ
یک فیلمی بود.نامش pig.کیج در ان بودوخیلی دوستش داشتم.چه فیلمی بود پسر.نه از ان فیلم های هالیوودی نبود.خلاصه اخرش یک اهنگ داشت.پیدا کردی برای من هم بفرست.راستی،میخوای یه قصه بشنوی؟ ما این اغوش رو آتیش میزنیم.این اغوش که یعنی خانه است.این خانه شازده.خانه مردنی ست.حالا بیا این بغل را از جعبه در بیاور و دست مرا از چمن بکن.
۰۲/۱۱/۰۳
حالا چرا خانه را میکشی؟