شرم تکراری و تکرار شرم
پنجشنبه, ۲ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۰۷ ب.ظ
قوی نبودم.هیچوقت.حتی در فرار کردن هم تعریفی نبودم.همیشه گیر می افتادم.همیشه ساییدن به الک می شد سهم من.حالا هم که فرقی نکرده خوشتیپ.این طرف تر و اون طرف تر داره ولی خب..یک اهنگ را به تکراری همیشه گوش می دهم.یک چهره را به همیشه به یاد می اورم و یک راه را همیشه...یک صحبت را همیشه.یک حرف را.یک رفتن را و یک استفاده از کلمات و ترتیب خاص.یک تکرار برای خودم کنار زده ام.سرگرم شدم.سخت می گذرد.سخت تر هم می شود.این که چیزی نیست خوشتیپ.اگر رفتم بیرون چراغ را روشن می کنم.شک نکن این کار نمی کنی.شک نکن.من تمام شدم.همین.باید قبول کرد.تمام و حروم شده.حرف پدرم بود.با یک افسوس و غرق شدن در تلویزیون.
۰۳/۰۱/۰۲
شرم بر تو