.

.

حالا که نه.اما وقتی که در ترسی مدام،همیشه گس می روم.می خواهم بگویم..نه.می گویم.احتمالا می گویم.به هر حال.نمی دانم!گوش می کنی؟
صدایم کن زمان..صدایم کن زمان.صدایم کن زمان تا از دست بروم.ببین.گوش کن.این من است که تمام می شود.تمام است.

آخرین مطالب

0499.0

سه شنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۳، ۱۰:۴۰ ب.ظ

خواب کدری داشتم.پتو روی‌م بود.سرد بود.باید می رفتم داروخانه.حوصله هم نداشتم.گرسنه‌م بود.شام نداشتم.باید چیزی درست می کردم.هنوز خواب بودم.یه خواب کدر.کاپشن‌‌ ادیداس‌تو پوشیدم و رفتم.پایین بودم.کارت‌خوان‌شان خراب شده بود.شروع کردم کاتالوگارو خوندم.یکی رنگ موی طلایی بود یا هم‌چین چیزی.یکی هم سه مدل اسپری تاخیری.اقا یه ورق سیتریزین.رمزتون؟رفتم بیرون.ماشینا بوق می زدن.عروسی بود.نه‌.فکر کنم سپاهان برنده ی چیزی شده.اما اینطور نبود.از کناد این اش فروشی تازه تاسیس گذشتم.همون که جای قدیمی تابلو کنار درش هست.دور تا دورشو چمن مصنوعی گذاشته.رفتم.پرچمای زرد بیشتری دیدم.رسیدم.مادرم پیام داده بود که برگرد خانه.احتمالا حمله کند.گفتم.دوست‌ت دارم.خداحافظ.

۰۳/۰۷/۱۰

نظرات  (۳)

خداحافظ. 

پاسخ:
کرانچی تند و اتشین.

یه کم از خودت نمینویسی ای نویسنده مرموز

پاسخ:
.

سوختم شازده، سوختم!.

یه لیوان آب پیلیز! :دی. 

پاسخ:
.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی