سلام. هروقت رسیدی،بگو.
اخرین نامه در زمان.
حالا دیگر باید به فکر یک پایان باشم
جعفر چند وقت دیگر کتابش در می اید
یک
می خواستم بگویم نگاهم کن.مرا ببین. نگفتم.شنیدم.دیدمت.
بهتر است تمام بشود.در وجودم یا بستن یک نگاه خالی.
حرف نمی زنم.صحبت می کنم
امیدوارم صدایم کنی تا بشکنم. می دانم تابشی در وجودم پیداست.
عق می زنم.کارم همین است. تمام نوشته هایم را بالا آورده ام.