اگر حرف هایم را نشانت دهم؟ اگر کمی از این من را کتاب کردم؟ نگاهم کن.
من را با یک درخت نشانت می دهم.من ترس به دست. نگاهم کن.
نگاهم کن.این من را بگیر.نگاهم کن.
ساعت هاست
یک زندگی با صدای جریان برق
خانه مردنیست.
زن عمو برایم کوکو سبزی درست کرد.
در حمامشان طرح های دلفین بود
نمی دانم شاید شش قدم تا پنجره فاصله داشته باشم
الان نزدیک به جدولم.