.

آخرین مطالب

0409

چهارشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۰۵:۲۳ ب.ظ

پتو اورده بودم.تا زده کنار تو افتاده.اما میان تا زدن های‌ش، حرف های‌م جا به جا می شد.سراپا کلمه بودم.اما تو بهتر می دانی که خواب را نمی شود عوض کرد.انقدر صدای‌م را تکرار کرده بودم که فکر می کردم دیگر کافی‌ست.اما کافی خیلی وقت پیش ها کافی شده بود و نیازی به چیز های دیگر نبود.فقط باید پتو را از دست می دادم تا تو گرم‌‌ت شود.شاید هم ان را کنار می زدی.کسی نمی داند.من فقط برای بربری بیدار مانده بودم.شاید هم نرفتم و خواب ماندم.کسی نمی داند.شاید نگاه‌ت کردم و چشم های‌م را بستم.

بی بی دی با بی دی بوم!

کلمات‌م را برای شما چیده ام.این جای خواب را هم به شما می دهم تا شما بمانید.اگر اجازه دهید اتاق‌تان را مرتب خواهم کرد.ظرف ها را که قبل از طلوع افتاب شسته ام.مانده خودتان! تا زدن خودتان.اجازه دهید اوریگامی‌تان کنم، البته که شما خودتان اوریگامی هستید.

۰۳/۰۹/۲۸

نظرات  (۲)

فیلسوف اوریگامی شده

پاسخ:
.
۲۹ آذر ۰۳ ، ۱۱:۲۲ نرگسِ خالی!

شما سراپا دست هستید. و خوش به حال کاغذها، خوش به حال پتوها و خوش به حال هر چیز تا خوردنی دیگر. خوش به حال اوریگامی‌های هنوز اوریگامی نشده و اوریگامی های چروکیده.

قول بدهید چند تا از کلماتتان را لای هر کدامشان بپیچید و به دنیای درناها و روباه ها بفرستید قربان.

پاسخ:
.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی