وصایای کرگردن
یه حقیقت تلخی هست که اکثر آدمها به خاطر تابوهایی که توی جامعه وجود داره، ترجیح میدن نادیدش بگیرن و اون ایستادن تو روی پدر و مادرت بعد از یک سنی هست. چون اگه این کار رو نکنی شبیه دوست ۳۰ سالهی من میشی که تا بقالی سرکوچشون هم بخواد بره، باید اجازه بگیره.
نذارین به جاتون انتخاب کنن؛ تیپ، شخصیت، شیوهی زندگی، رشته تحصیلی، شغل، ازدواج و و و... جلوشون رو نگیری دومینو وار برای همهی مسائل زندگیت تصمیم میگیرن به اسم "مراقبت و دلسوزی"...
اینکه اگه با دوستت یه کافه میری ۶۰ هزار بار بهت زنگ نزنه، اگه دلت میخواد بری توی طبیعت، کوه و و و مدام بهت استرس وارد نکنه... مدام تو گوشِت بخونن وای فلانی نفهمه، فلانی نبینه...
منو همسنهای من خیلی از این موضوع ضربهی روحی و روانی و حتی اجتماعی خوردیم، شاید یکی بیاد بگه که دارم ترویج بی احترامی به خانواده میکنم(!!!)
ولی مهم نیست برام، نذارید خانوادتون مانع رسیدن به رویاهاتون شن، یا مانع آرامشتون، همین.
کرگدن خرفت،کیمیا.
شروع این کار هم تو انتخاب رشته است، وقتی که 15 سالته