نشستی
دوشنبه, ۶ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۲۸ ب.ظ
نشستی.فکر کردی.زدی زیرش.ارام ماندی.کنار رفتی.خیره شدی و نفس هایت را یکی یکی حساب کردی.یک..دو..بس.بیا .دنبالم بیا.خسته بودم.کوتاه و سریع.خلوت.خلوت.خلوت.ساکت و بازنده.فکر کردی.تمام شدی.شنیده که:ساده و مشخص است.یک نظام سلسله مراتب که در تمام هستی حکم فرماست.همین.رفتی.دست تکان دادی.ساده بودی.احمق و خالی.کوچک نه.حقیر.باختی.بیرون.رد شدی.مشروط و خام.خیس شدی.کثیف شدی.خاکی و گلی.گوش ندادی.بی تدبیری بد است و بد تر از ان کسی مثل تو بودن است.نگاه کردی.نشستی.می خواستی حسش کنی.حالا که احساسش می کنی،حس نمی کنی
۰۳/۰۱/۰۶