چگونه به دنبال حرف درست برای همیشه محو شدم؟

نشسته بودیم و تخمه می خوردیم،فیلم نگاه می کردیم و محو تماشا بودیم،تو جمع ما،یک دختر از همه بزرگ تر بود،چند ماهی بود دانشگاه را تمام کرده بود،گفت که بچه ها ببخشید می شود شالم را دربیاورم؟،بچه می شود؟بچه ها ببخشید می شود؟،بچه ها ببخشید می شود شال را کنار بزنم،بچها ها ببخشید می شود،بچه ها ببخشید می شود،ببخشید بچه ها می شود شالم را در بیاورم،بچه ها ببخشید،بچه ها ببخشید،بچه ها ببخشید،بچه ها ببخشید،ببخشید بچه ها،می شود شال را دربیاورم،بچه ها ببخشید می شود شالم را دربیاورم،بچه ها ببخشید،بچه ها ببخشید،راستی نام فیلم را به یاد داری؟،مامان پاشو باید برویم خانه دیره شده؟فیلم را ندیدیم،خیلی خوش گذشت،خداحافظ،چرا خاطره؟

راهنمایی که بودم،پسر بچه ای از من پرسید،چطور پسری دختری را عاشق خود می کند؟،گفتم بعضی دختر ها ساده هستند،پسری چند حرف به ان ها می زند و ان ها هم خام می شوند،گفتم که تو مدرسه ی ما هم از این چیز ها زیاد هست،ولی حالا که فکر می کنم،بحث خامی هم که بگی حداقل زیاد زیاد نبود،بعضی ها خودشان پسر ها را خام می کردند،ولی مهم هم نیست،خیلی گذشته،من راهنمایی نیستم،پسر هم بچه نیست.پسر ها مرد می شوند خیلی زود و برای همیشه هم بچه می مانند،اما نه ان طور پچه که بودند،بچه می مانند اما مرد هایی که بچه هستند،می دانی؟،ببخشید بچه ها،ببخشید بچه ها می شود،تخمه و چیپس و پفک را به یاد دارم که،

فیلم ادوارد دست قیچی؟

_عاشقانه؟

عشق یا ارامش؟

زینب،بی زحمت مداد بیاور تا بازی را شروع کنیم،خب بچه ها،شروع کنید،به ترتیب،اسم،فامیل،،،

تا دست تو ویرگول.