.

آخرین مطالب

فیلسوف احمق نوه هما.

شنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۲۳ ب.ظ

اسم‌ش را می گذارم نامه که بتوانی در اتش بسوزانی‌ش.زیرا نامه ها برای سوختن‌اند،نه؟نه.نه.هر چه که من بگویم به بله که تمام نمی شود فیلسوف احمق.گاهی با چهار تا می توانی نامه‌ت را قو کنی.یا یک قایق،تو موشک را انتخاب نکن.این‌بار اخرین تابش است،اخرین کلمات،اخرین هر کلمه.می خواهم برای‌ت شکل یک نان باشد نوشته ام.می دانم بربری دوست داری.می دانم‌ت پسر.دوست‌ت دارم.می خواهم نامه ای که می نویسم زندگی تر باشد.پس یک نان بربری با پنیر خامه ای کوچک پگاه حساب‌ش کن.بدون گردو.در خیابان.اگر بخواهم از کلماتم دست بکشم احتمالا به یک لالایی روی می اورم.خودت بهتر می دانی حرف هایم چه شکلی‌ست.بهتر می دانی.می دانی مرا.

خب به هر حال نامه ی من پایان است.یک پایان برای تو.اصلا چه چیزی بهتر از این!تو همیشه کسی هستی که گربه ها در جهان‌ش پرواز می کنند.همیشه یک بستنی قیفی سر نبش برای دو نفر،همیشه یک رکابی گشاد،همیشه یک پی اس پی قدیمی،یک نیکون نه یک نایکون.همیشه همایی،همیشه بالکن،همیشه امین‌الدوله ژاپنی،همیشه ان خال،مداد زیر چشم،همیشه خط قائم،همیشه مقدم.

پایان نامه ای،اگر بدانی چقدر دوست‌‌ت دارم مرا زمان صدا می کردی که از دست بروم و تمام شوم،به تو.به محبتی که به تو دارم.به احترام و علاقه ای که مثل هندی کمی‌ست که سنسورش خراب است.می دانی که با ان می شود همیشه زر زد و گفت:پوئتیکال سینما.پوئتیکال سینما.به هر حال ای فیلسوف احمق من.پسر حرف زدن شیرازی با لهجه شمالی.همیشه اغوش.همیشه سالاد ماکارانی،همیشه رب گوجه ی زیاد در غذا.همیشه نام نام.همیشه ثبت نام در قرعه کشی ماشین.سیاهچاله ای در لبتاب.همیشه انتظار و نگاه کردن به من و گفتن:چقدر چیز هایی زیادی بلدی.چقدر چیز های زیاد متنوعی بلدی.چقدر چیز های عجیبی بلدی.چقدر عجیبی.از چی می ترسی؟هوپلس رمانتیک.

فیلسوف احمق همیشه،رادیوسر و سنگ مستقل،سیگار بهمن در غلاف و کوله ی مشکی همیشه،فیس کر عزیز من،سیب قرمز در پلاستیک،حرف های زیبا،پاستیل ارزان و ان بسکویت نمی دانم چی که شور است،پتی بور،نه.همیشه خود،همیشه دماوند.پناه.می خواهم بگویم دوست‌ت دارم.می خواهم بیان‌ش کنم و بنویسم.برایت بخوانم و نگاهم کنی.می دانی اگر از لالایی هم دست بکشم به یک اغوش می رسیم.می گویم؟نه.بگویم صدایم کن زمان که از دست بروم.از دست بروم و تمام شوم.بگویم ببین،این من است که در دوست داشتن می توانم تمام باشد.

۰۳/۰۳/۰۵

نظرات  (۱)

دیگه حوصله ندارم چیزی بنویسم.. ولی بدون می خونمت. هرچی باشم فراموش کار نیستم..

پاسخ:
تلگرام.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی