بی مرز سگ، لاغر.
جمعه, ۲۹ دی ۱۴۰۲، ۰۹:۰۶ ب.ظ
از سگ بدم می اید. از این سگ بی حد و مرز. این و ان داد زدن ها. از بی شرفی خودت. حالم ازت به هم می خورد. شدی سطل زباله. روز به روز بیشتر. حالا دیگر جفت سطل می ریزی.مشکلاتت سر کسی دیگر خالی نکن بی شرف. احمق باش و خالی نه سگ بی حد و مرز. بشین و خفه شو بمیر. اگر کسی را نداری زود تر بمیر و اگر کسی را داری زود تر بمیر. ببخشید که داد زدم. ببخشید که بچه خوبی نبودم. حالا باید بخندم با این کلیشه روی نورون ها؟چشم ببند که زود تر بخوابی.نخواب.بکن از اینجا و یک کاری کن. فقط برای خودت. عرضه نداشتی و پس بساز. برای خودت. عوضی گوش کن برای خودت.
۰۲/۱۰/۲۹