.

تجزیه

شنبه, ۳۰ دی ۱۴۰۲، ۱۱:۵۶ ق.ظ

یک روز صبح بیدار شدم دیدم کمی از دندانم نیست. بعد خوابیدم. نگاه به اینه که می کنم گس تر از همیشه شدم و پوستم را انگار کنده ام و دوباره چسباندم. صورتم ریز می شود و خورد خورد می برد. خون می شنوم و می کشم رویش. بعد نگاه به اینه می کنم و انگار به زور چشم هایم باز مانده. اتاق پنجره ندارد پنجره شکستم و شدم. 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲/۱۰/۳۰
... ...

روایت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی