بیشتر از این!
نویز را دارم.اتاق خالی و خانه ساکت مانده. نویز را دارم.کنارش می زنم.می خواستم بگویم نویز ها عجیب هستند.زیبا.تازه.مخلوق.نقاشی روی دیوار.رنگ های رفته.تو.تصویری با نویز های سنسور های کوچک.بریده از افق.خام.نه.نمی بینیم.متوجه نمی شوم.می دانم.همین است.پردازش و دیدن.برای دیدن مشکلی نیست.همین است.با نویز ها و داده های حذف شده.پردازش نه.تمام شود.داده هایی که وجود ندارند را از کجا می شود به یاد اورد؟تو کجا هستی؟در عکس های با نویز سنسوری کوچک بدون شاتر.من اشتباه می کنم.اشتباه های اشتباه.می خوابم.حرف می زنم.خودم هستم جایی دیگر.شاید روی تخت یا نزدیک به تپه ها.جایی که جا نشوم خوابم می رود..با خودم فکر نمی کنم ولی می گویم اصلا مگر من جز ترس چی دارم؟چهار تا بدون توضیح اضافه بگو.فکر کنم یک ترسو بی حیا و یا یک ترسوی گس تر از همیشه جوابم باشد.اصلا یک بهانه ی مخصوص خودم که هنوز تمام نشده:سلام.بیا".باور می کنم.اما یقین دارم که نمی گویم.هرچیزی را که باور نکنم قبل تر از ان یقین به چیزی پیدا کرده ام که باید انجام می دادم.به تو باید یقین را انجام داده باشم.تکرار می کنم.تکرار پر از نویز است.
شرایط نرمالی رو برات آرزو میکنم