مثل سطل چپ شده،درخت بریده.
جمعه, ۲۴ فروردين ۱۴۰۳، ۰۳:۳۴ ب.ظ
دوباره سمت خودم امدم.گوشه کنار های داستان های خودم.نه.خاطره شده ام.خاطره می خواهم نشانت دهد.یا عکس هایی که چاپ نکرده ام.نشانم بده خودت را.چاپگر ها هدشان خراب شده.لابراتوار هم گران تر.حالا می خواهم بشینم.نه.می خوابم.زر می زنم چون بیدارم.چشم هایم را می بندم و بیدارم.خواب و ارام خواب.دور می روم.دور و پشت به اخرین خیابان.اخرین سطل و درختی که کنارش بوده
۰۳/۰۱/۲۴
باید کمتر خوابید و رفت بیرون از خونه