ماه پشت در های بسته می میرد؟
حتی یادم نیست تپه ها چه شکلی بودند.من می گویم خاطره را هم دیگر به یاد ندارم.چه برسد به داستان ها.چای یا چایی؟همیشه جایی اشتباه به درستی تکرار می شود.حالا می خواهم کمی صحبت هایم را نظم بدهم.نگاه کن.همین است.می خواهم بگویم:تو کسی هستی که فکر می کنم و نه..می دانم. یعنی می خواهم به منیتی تمام انعکاس باشم.کافی تمام تو هستی.هستی تمام یک شعر است.راستی،انجا نوشته بود:جادوگر دیگه خودت رو پنهان نکن.
جادوگر ناز نکن
درو رو کسی باز نکن