تو شبیه نگهبان دنیای زیر خوابا میمونی.
الان نزدیک به جدولم.صدای ماشین و کم و بیش مکالمات. سیگار ها ادامه دارند و من الان نزدیک جدولم.دیشب کمتر خوابیدم.رویا هم نه. کمتر خواب بودم.خواب کمتر و بستن چشم. بستن چشم داشتم تا صبح. نه بیشتر نه کمتر.من فکر می کنم تمام شدم. بحث الان نیست.تمام شده به دنیا آمدم. نمی شود به گردن کسی انداخت.حالا نفس هایم را نگه نمی دارم. ارام و آهسته تر از قبل فکر می کنم. فکر هایم را روی کسی تکرار می کنم. روی تو. تمام ادراکم شده فکر. تمام وجودم.مرا.
این همه حرف برای برداشتن. تمام کلمات دنیا را چیده ام. نگاه کن! همه ی این حرف ها برای تو بوده. حتی نمی توانم کمی از خودم را به تو بدهم. سخت نیست یا اسان. فقط نمی شود. تو چی می خوای؟ می خواهم نشانت دهم. می خواهم من را بدهمت. برای خودت. مرا نگه دار. لطفا. نگاه کن ! نمی شود.یک ضعیف جایی ندارد. یک ضعیف می نویسد. می نویسم و می نویسم. وجود هم ندارم و هیچوقت قرار نیست به تو بخوابم، بیدار.برای.
هنوز نزدیک به جدولم. در تمام وجودم یک تو هست. یک توی خالی. زر می زنم. آنقدر می گویم زر می زنم که حالم می شکند. زر می زنم..تمامت را خواندم. هرکه بود. هر عکسی که بود را دیدم. هر وجودی. هر ربط و دقت. هر تو. هر تو. تو یک می شناسم" هم نیستی.کاش را نگه داشته بودم برای خودم. پرت ندادم. ترسو تر از من، من است.کاش کافی های تمام را برای یک 'ما' تمام کنم.خودت.
ترسوتر از من، من است.