شکستم، اینه اینه.
شنبه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۰:۴۸ ب.ظ
حالا فقط صدای جریانی را می شنوم که در من مانده.تمام تن‌م شکسته.انقدر ضعیفم که اشک هایم تمام می شوند. نه. گریه می کنم. گریه می کنم.به خودم قول می دهم که اشک هایم را جمع کنم.بد قول نیستم. فقط می روم. تمام می شوم. می شکنم.
اینه را دارم؟ نه. شکستم. می ترسم. می ترسم. پر از ترسم. یک نر ترسو.تاریک تر از همیشه چشمانم را خالی می کنم. می بازم.می میرم. گریه می کنم. ببینم. گریه برای من است. این پناهم که کلمات در ان زندگی می کنند را برایم خودم می کارم. تمام شدم. می ترسم.می ترسم.
دختره فاطمه اختصاری، توی گرگم به هوا بیخود نیس که میگه "پالام پولوم پیلیچ! باز دست تو رو شد.. که گرگ هستی و باید فرار را بکنیم!".
فرار کن حاجی پیش اش نمون.. با یه چی فرار کن. منو که میدونی با چی فرار میکنم :)) تو هم یه چی مثل اش پیدا بکن تا در بری از اون حال.. بمونی گرگه کم کم می خوره اتت، گاز ات میزنه، خون ات میاره :)) نرِ ترسو دیگه چه کس شریه! ترسیدن که جنسیت نداره اگه نمی خوای هم، راحت بزن بگا همه رو کسرا!! تخم تو یکی رو نمی تون بخورن! ببین این دختره داره چی جواب میده "که بیخیال تمام اضافه ها، تنها.. مدام.. زندگیِ خنده دار را بکنیم!.. یواش می زنی از پشت سر بمن دستی! که گرگ هستی و باید چه کار را بکنیم؟! : (با چشم های بسته تا ته جهان ریدن!) ..از تو به تویِ کسی که بوی کفن میداد، جهان لیلی بود و جنسیت اش رو نفهمیدن!". شاش ات دهنه شاهین نجفی.. اینا رو گفتمت.. فقط کلمات رو دریاب.. این بهم بافتگی کلماتم رو درباره ی احساسِ الانت دریاب که هر ثانیه داره قوی تر میشه و عذاب آور تر. اگه مثل من فرار کردنت هم نمیاد، بزن بگا همه رو! بهشون رو نده.. از این کس خلا کم تری؟ بخدا نیستی. من خالی‌خالی نمی تونم ولی تو یکی میتونی. میدونم.