.

آخرین مطالب

0466

شنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۳، ۱۲:۴۶ ب.ظ

همین الان به اندازه‌ی کافی دست و پای‌م سر شده.زیر چشم های‌م به اندازه کافی کبود.تپش پشت تپش برای دست و پای سر شده و خالی.

فکر می‌کنم نمی توانم ادامه ادامه بنویسم.احتمالا مطمئن هستم و فکر می کنم که باید بگویم خواب.اما این که تکراری ترین بند ممکن است.تکراری ترین سر شدن.

۰۳/۰۸/۱۲

نظرات  (۵)

در شب تیره چو گوری که کند شیطانی

وندر آن دام دل افسایش را

دهد آهسته صفا

زیک و زیک زیک زایی

لحظه ای نیست که بگذاردم آسوده بجا

بال از او خیسیده

پای از او پیچیده

شده پرچینش دامی و منش دام گشا

معرفت نیست دریغا در او

(آن دل هرزه درا)

که بجای آوردم

وانهد با خود در راه مرا

زیک و زیک زیک زایی

لحظه ای نیست که بگذاردم آسوده بجا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی