0452
يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۴۰۳، ۰۴:۳۸ ب.ظ
قورباغه چشماشو بست.
همه جا تاریک شده.
نگو ستاره نیستش.
اون پشت ماه قایم شده.
لالالالا.
لالالالا.
قورباغه توی رویاش.
دنبال دوستش میگشت.
اما تا پیداش کنه.
رویاهاش تموم میشن.
لالا لالا.
لالالالا.
رنگ رویاهاش.
بنفش و ابی.
چشماش پر اشک.
پر از بیتابی.
دوستش بود یه سوسک.
ناز و مهربون.
می خواست یه بغل.
مثل هممون.
قورباغه بیدار.
از همه بیزار.
سوسکو ندیدش.
حتی تو رویاش.
لالالالا.
چرا لالایی.
نخواب تو امشب.
تا صبح بیداریم.
سوسک.سوسک.
سوسک قشنگو مهربون.
سوسک پا کج، با موی کوتاه.
با خالی رو لب،اما تو رویا.
سوسک.سوسک.
از رویا بیرون بیا.
کنار ما،بمون اینجا.
قورباغه بیدار میشه.
صلحونه،صلحونه کنار ما.
می دونم که سوسک.به تو فکر می کنه و چشماش از خواب میماسه و به یاد تو لالایی می خونه.
۰۳/۰۸/۲۰
شعر کودکه؟