.

آخرین مطالب

0454

يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۴۰۳، ۱۱:۲۴ ق.ظ

چو کدو پاک بشوید ز کدو باده بروید.

تا کی؟تا چند اخرین قطار اعزامی،تا بسته شدن و رفتن سمت اتوبوس، تا مغازه های بسته، تا اخرین شیر قهوه، تا مامان منتظرت، تو به من بگو.تا موندم پیش‌ت.تا ماالشعیر لیمو،تا بغل های بین راهی، دم در، اشپزخونه و تخت و بیرون از اتاق، تا گرفتن‌ت روی مبل، تا گرفتن دست‌ت توی کلمه های افتاده روی قالی.وای فقط وای بی پدر.بی همه چیزا من...من.. تلو تلو سرتا پای شما را می شمارم،یک.دو.سه و چهار و پنج و شش.نه.این به نود نه نمیرسه.روی سه مس بندم‌ش.منو بشمار سه به سه زمان!
بگو که این مستی،این خمر تا کجا زمان دور من می بنده؟تا خود صبح و پتو کشیدن روت می خوام بگم که به کافی می برم‌ت،تماما.
تا فردا صبح،بعد از ظهر و عصر.تا روز بعد،تا اذون.تا وقتی که خوابم ببره.تا فردا ظهر و بعدش.تا امروز که بشه فردا.تا ساعتی که توی کیف دارم و خوابیده.تا زمان برسه و عصر.تا خانه‌ و باغچه و بالکن.تا لباس‌ای نم دار،تا مرتب بودن تخت،تا تایی بمونه واسم و شام کنار هم.تا ظرفای مونده و تی‌شرت ابی و دامن مشکی.تا امشب که بشه فردا.تا خود ساعت های مشترک.تا رقص زیر حرف های دل‌ت.تا شور زدن دل های زمان‌‌زده.تا خود تو بی پدر.تا من.به من بگو که این ایمان،این دین غنوده به تن های‌مان،تنها به کجا می رسد؟ به من بگو که مستی‌مان تا صبح دوام خواهد اورد به من بگو برای نماز بیدارم کن تا اسلام‌ت شوم،کافیون.بگو که خدا برای‌ت امده امشب و فردا.تو بگو که پرای‌می اپ،کاز ام گانا بی یور ازلام.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی