.

آخرین مطالب

 

 

پر از حضراتی که سخنران بودند و هیچ چیز برای ارائه نداشتند.

در ان سو،باز در کنج تلخ زندگی؛برای گفتن بسیار بود حرف هایشان،اما مجال نبود.

 

_لفظ قلم نزن حرف.حال که نیست،حوصله هم...

 

________________

۹ نظر ۱۴ مهر ۰۱ ، ۱۵:۲۳

زیرا تاب محبت اگر از حد فراتر رود تبدیل به سکوت می شود

نشنیدی؟

_شنیده ام.

_ولی محبتی اگر باشد،ارامشی اگر باشد..

_هست؟

__________________

۳ نظر ۰۹ مهر ۰۱ ، ۰۸:۲۱

تصمیم گرفت برود بیرون.

همین.ساده.

۸ نظر ۲۳ شهریور ۰۱ ، ۲۱:۵۳

.

حال خوب

۲ نظر ۱۰ بهمن ۰۰ ، ۱۴:۱۳
۰ نظر ۰۵ بهمن ۰۰ ، ۲۰:۳۸
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۵ مهر ۰۰ ، ۱۱:۵۰

جا می زنی

۱ نظر ۲۸ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۳۷

موهایم را از ته زده ام.

۰ نظر ۲۱ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۲۷

حال من خوب است.به آینه نگاه می کنم.

۰ نظر ۰۵ مهر ۹۹ ، ۰۳:۰۰

می خواهم بگویم حال‌م خوب است.امروز مادرم سرم را بوسید.من شبیه او هستم.نه.متأسفانه عرضه شبیه بودن را نداشتم.نه.حرف من چیز دیگری‌ست که از ترس می اید.حرف من تمام شده از دست رفته است. از ببخشید گفتن حال‌ش به هم می خورد.

۰ نظر ۱۰ تیر ۹۹ ، ۰۴:۱۲