.

آخرین مطالب

دیدی؟تمام شد.

۱ نظر ۰۱ فروردين ۰۳ ، ۲۲:۴۹

شاید اگر بپذیری خیلی بهتر می شود.

۰ نظر ۰۱ فروردين ۰۳ ، ۲۲:۴۵

چشم هایم کش امده

۱ نظر ۰۱ فروردين ۰۳ ، ۲۲:۴۰

دیوار شرقی سرفه میکند

۴ نظر ۲۶ اسفند ۰۲ ، ۱۴:۱۱

هنوز قو درست می کنم.

۱ نظر ۲۵ اسفند ۰۲ ، ۱۹:۵۳

زمان را اشتباه حدس زدم. مانده ام. خسته و کلافه. باید بخوابم. بمیرم و بسازم. اما فعلا فقط زر زدن است. نگاهم که می کمی انگار چند بار مردم. یک چندبار مردن. حالا که چی؟ این وسط این بی همه چیز امده سیگارش را روشن کرده و پوق! من هم خوابم می اید. اصلا حرف هایم معنی ندارند. کلمه ها را وصل می کنم یک کلاژ از کاغذ رنگی های پاره. 

۰ نظر ۱۷ اسفند ۰۲ ، ۱۵:۴۷

اگر  محو بشوم مثل دستکش های داخل یخچال خنک می مانم. 

۰ نظر ۱۵ اسفند ۰۲ ، ۲۱:۱۰

خاله می گفت ارام بروی ها

۲ نظر ۱۵ اسفند ۰۲ ، ۱۸:۰۸